سفارش تبلیغ
صبا ویژن

واژه های زندگی

از خود به خدا رسیدن اما چگونه ؟

 

 درک معنوی میطلبد تا پی ببریم چه بودیم وچه هستیم وچه خواهیم شد ؟ تا اینکه پی ببریم چگونه خداوند امورات خاص خویش را  بر ما با مصلحت الهی خود قرار میدهد (ادراک الهی می طلبد).

گفتن برای چه آمده ام ؟هم از نظر من کفر است !. چون تمام وجود ما در اختیار اوست جائی که میبایست در تحرک باشیم خواسته ومشیت اوست و جائی که سکنی میگزینیم باز هم صلاح و خواسته اوست تا او نخواهد کاری به ثمر نمی نشیند .نه اینکه برای بشر نخواهد بلکه صلاح بشر را در آن موقعیت میداند.برای رسیدن بشربه آرزویش، او را تشنه و سرتا وجودش را بی قرار میکند تا از هر آنچه به او عنایت میکند قدرش را بداند.هر که را خود برگزیند، هیچگونه نیروئی نمیتواند  سد راه شود چون خواسته ذات الهی بوده است چون در مشیت اوست که آیندهْ زمانه را میسازد. پس ما نمیتوانیم در امورات الهی تصمیم بگیریم بلکه میتوانیم از او بخواهیم که باز هم خواستن ما خواست الهیست. که برما ثابت شود به ثمر نشاندن همان خواسته، منبع الهیست.

 


خشونتهای خانگی واثرات بد ....

ما باید بدانیم خشونت در منزل از کجا سرچشمه میگیرد؟بیشتر اوقات اکتسابیست،یعنی از بیرون خانواده توسط افراد مختلف این خشونتها را به درون خانواده منتقل میکنند. طوریکه افراد خانواده را نسبت به یکدیگر بی اعتماد جلوه میدهند! حریمها را در بین شکسته وباعث کدورت وناراحتی میشوند.اما امان از اینکه نمیدانیم همین خشونتها چه اثر نا مطلوبی در آینده همان خانواده وجامعه بشری میگذارد،و از یکایک افراد خانواده فردی ستیزه جو و بی قرار میسازد.هر چند که بخواهیم محیط منزل را آرام بسازیم اما متآسفانه هنگامیکه خواسته شود آن خشونت قرار گیرد امکان آرام ماندن آن خانه غیر ممکن است چون طرح از جائی دیگر بر علیه آنان ریخته شده است.در فرهنگ ما محیط منزل یعنی محیط آرام و بی سرو صدا ،نه اینکه همچون بی سر و صدا که زندگی فرقی با بیابان نداشته باشد، بلکه میبایست حریم اشخاص حفظ شود تا اینکه آرامش جای اصلی خود را داشته باشد.خشونت در خانه از نظر روحی،جسمی،روانی فرد را متزلزل کرده و اثر بدی بر او میگذارد.ممکنست فرد در مقابل خشونت سکوت نماید اما از درون غوغا دارد، که همان باعث پوسیدگی وی خواهد شد و از او فردی آسیب دیده بجای خواهد گذاشت.و نا خواسته همین خشونت را به دیگری منتقل میکند.خشونت زاده ی انسان نیست میبایست از آن دوری کرد واگر طلب حق وحقوق خویش در زندگی هستیم از طریق قانون اقدام نمائیم


عدالت،پرداخت حق وحقوق،صلح را در بر دارد

صلح زمانی بوجود می آید که حق وحقوق کسی ضایع نشود، اگر حقی در نزد برادری گذاشته شده است اجهافی در آن صورت نگیرد،به خود اجازه ندهد در باره آن تصمیم بگیرد بلکه رضایت را جلب کند .وحقوق هر کسی را به دست صاحبانش قرار دهد وآنان را با کوتاهی در وظایفش در منگنه قرار ندهد ،مسئله را قانونی حل نماید واز گذشت وتحمل همراهانش تشکر نماید ،در اجرای حقوق بشر سازمان ملل وهمچنین (سازمان حقوق بشر اسلامی)هم این مسئله قید شده است که همه ملتها حق حفظ شخصیت مستقل وسلطه بر منابع وحقوق طبیعی خود را دارند . متآسفانه در برخی از امور این مسئله اجرای خود را ندارد. بلکه میخواهند به نفع خویش حقوق دیگران را پایمال نمایند. در اعلامیه حقوق بشر اسلامی ثبت شده است:همه مخلوقات به منزله عائله خداوندی هستند ومحبوبترین آنان نزد خداوند سودمندترین آنان نسبت به همنوع خود است وهیچ احدی بر دیگری برتری ندارد مگر در تقوی وکار نیکو. تقوی چه میتواند باشد ویا کار نیکو چه میتواند باشد؟ سود بیشی از ایشان نخواسته الا طلب حق وحقوق خویش.اگر آزار واذیت دور از شآن انسانیت است پس توجه نکردن به امورات حقوقی کمتر ازآزار واذیت ما نیست. همه حال خواسته اند برای دیگران تصمیم بگیرند اما نمیدانند که خود تکلیف ومسئولیتش را میداند ونیاز نیست که طرف مقابل خود را به استعمار خویش در آورند..انتظار بیش نداریم جز طلب حق وحقوق خود. که خداوند برایمان قرار داده است

آزاد اندیشی:

مگر این نیست که جهانی گویای آزاد اندیش است؟

کنفرانس گذشته در کشورژنو به چه منظور تشکیل شده بود؟به این منظور که محترمانه عقاید گفته شود ومحترمانه شنیده شود ،پس سایر نمایندگان دولتهای کشورهای دیگر هر چند تعداد اقلیتی بودن که تا صحبت شروع نشده با نهایت بی ادبی با صحبتهای آقای رئیس جمهور برخورد کردند ویا جلسه را تحمل نکرده ترک کردند ،یعنی برخوردی ضد حقوق بشر جلسه را شلوغ نمودند! پس این اشخاص آزادی را به چه معنا عنوان میکنند؟آنکه خواسته های خود را تحمیل نمایند؟که حتی توان شنیدن حقایق را نداشته باشند!متآسفانه با این حرکت ضد شخصیتی خود باعث نشان دادن ضعفشان در برابر مشکلات جامعه وحقایق دنیا شده که اینگونه خود را عنوان کنند.آزاد اندیشی به این معناست که خوب گوش کنیم ودرست جواب دهیم .


استفاده نادرست از کلمه تعهد

تعهد به معنای بردگی نیست.شما می توانید در هر مؤسسه و تشکیلاتی وظایف خود را صادقانه و تمام و کمال انجام دهید بی آنکه لزومآ وظیفه دار  آنجا به حساب آئید.مهمترین کسی که باید بدون چون و چرا به او وفادار باقی بمانید خودتان هستید.همه فقط یکبار زندگی میکنند و اگر اجازه دهید شغل یا مؤسسه ای که در آن کار میکنید ،کنترل زندگیتان را در دست بگیرد ،کاری کاملآ احمقانه انجام داده اید.آنهم وقتی میشود یک جایگزین برای آن ییدا کرد.وقتی اهمیت منافع مالی بیشتر از افراد باشد،تعهد واژه مناسبی به نظر نمیرسد آن هم وقتی روح انسان قربانی یک شرکت بی روح وجان میشود و این که به چه چیزی و چگونه متعهد باشید به خودتان بستگی دارد می توانید رضایت خاطر و خوشبختی خود را با دوست داشتن سایر اعضای خانواده که مهمترین عوامل زندگیتان هستند به دست آورید.مجبور نیستید این حقیقت را به کسی بگوئید اما می توانید زندگی خود را بیش تر بر اساس تعهد به خودتان بنا کنید. و در نظر داشته باشیم که حقوق دیگران هم نا دیده نگیریم وبدانیم زندگی آنگاه دلنشین وزیباست که فارغ از دغدغه ها ودل نگرانیها باشد.ودغدغه ها ودل نگرانیها از برون ما را هدف نمیگیرند بلکه از درون و از اندیشه های مان ریشه میگیرند وبرگ وشاخه بر می آورندتناور میشوند و همه هستی را فرو می بلعند آن زمان که وجدان در عذاب است که حقوق دیگران را یا نادیده گرفته و یا دیر رسانده باشید.

میلاد حضرت عیسی علیه السلام مبارکباد

 

http://blog.360.yahoo.com/blog-9XLH8RsrdK4jhzAedL6GzhRMpdA2s8l718j5RFr.2OzH


یلداتون مبارک

شب زنده داری برای هر مؤمن خداجو خوب است. روش پیامبران را سر لوحه کار خود قرار دادن .توجه بیشتر بنده به معبود خود در آن وقت خلوت.برتری قرار گرفتن پارسایان بر سایر مردم از جهت توجه به خداوند. بیشتر فکر واندیشه درباره آفرینش کره خاکی و آسمانها و آراستگی آن.بریدن از دنیای وانفسا.درک مقاصد قرآن در خلوت شب. ایمنی از عذاب الهی وسختیهای روز جزاء.نعمتهای خدا را برای خود ودیگران شمردن وبه آن شکر گزار بودن مثل آب ،زمین،خاک. زمین زدن شیطان یا همان نفس که انسان را سرگرم خواب میکنند. از خود بریدن وبه خدا رسیدن.

یلدا مبارک.


چگونه با ناخواسته ها کنار بیائیم؟

در جائی خوندم که:خشم را قورت بدهید

معمولآ دیدگاه سنتی در زنان چنین است ،زن موجودی ضعیف،سر به زیر،آرام و کسی است که بچه بزرگ میکند.این دیدگاه در طول سالها از زنها موجوداتی آفریده که با احساس خشمشان نمی توانند کنار بیایند و این ممکن است به افسردگی و در واقع به بیماری منجر شود اما خانمها زمانی خشم کردید،باید آنرا قورت بدهید،میپرسید چگونه پس بخوانید روشهای قورت دادن خشم را:

1) ابتدا احساستان را بشناسید

2) متوجه شوید که چرا عصبانی هستید

3) راه رهائی سریع آنرا پیدا کنید(مشت زدن به بالشها،ورزش،جیغ زدن در سکوت)

4) در باره احساستان با یک دوست صحبت کنید

5) اگر لازم است که حرفی را به کسی بگوئید پس حتمآ بگوئید....وخشم خود را قورت بدهید

لازم به ذکر است واقعآ زنان چقدر باید صبور باشند که حتی خشم را بمانند دیگر مسائل مشکل  باید تحمل کنند

 نظر شما دوستان چیست ؟


چه خوب میشد بدونم که .....

وقتی بدونم سیاه کردن کاغذم بی مورد نیست پس خسته شدن قلم را در دستانم تحمل میکنم و از لغزشهای آن بر صفحه سفید ابائی ندارم وقتی بدونم کسی هست که شاهد بر نوشته هایمه، پس سعی میکنم ذهنم را ورق بزنم واز گذر لحظات بیان کنم گذری نه چندان دور و نه چندان نزدیک .نوشتنم پیغامیست از روحم از وجودم تا رسم به اهداف و انگیزه هایم. نه شاعرم نه نویسنده ! راستشو بخوای خودم هم نمیدانم چه هستم ،(پی جوی خویش اما باز نیافتم اصل خویش) ،گهی آرام آرام، گهی در خود پریشان، بهانه جوی وقتم،نه اینکه با روزگار خود نسازم نه ، ولیکن بدنبال چه هستم ،دلم آشوب  ودر خود بهانه ها را می گردد،ولی در خود صبور است،دلم میخواد بدونم من که هستم که هنوز بخود نرسیده ام،

حال اگه تو میدانی من که هستم مرا تا نزد خویش راهنمایم باش تا بلکه پی جوی خود باشم.


الگوی کامل انسانیت

در گذشته برادر دینی داشتم که در چشم من بزرگ مقدار بود چون دنیا در چشم او بی ارزش می نمود،واز شکم بارگی دور بود،و به حق خود قانع بود،پس آنچه را نمی یافت آرزو نمی کرد،وآنچه را می یافت زیاده روی نداشت،در بیشتر عمرش ساکت بود، اما گاهی که لب به سخن میگشود بر دیگر سخنوران برتری داشت،وتشنگی پرسش کنندگان را فرو می نشاند.به ظاهر ناتوان ومستضعف می نمود،اما در برخورد جدی چونان شیر پیشه می خروشید،یا چون مار بیابانی به حرکت می آمد.تا پیش قاضی  نمی رفت دلیلی مطرح نمیکرد،وکسی را که عذری داشت سرزنش نمیکرد،تا آن عذر او را می شنید،از درد شکوه نمیکرد،مگر پس از تندرستی وبهبودی،آنچه عمل میکرد میگفت وبدانچه عمل نمیکرد چیزی نمیگفت،اگر در سخن گفتن بر او پیشی می گرفتند در سکوت مغلوب نمیگردیدوبرشنیدن بیشتر از سخن گفتن حریص بود. اگر بر سر دو راهی کار قرار میگرفت، می اندیشید که کدام یک با خواسته نفس نزدیکتر است با آن مخالفت میکرد،حق دیگران را به موقع ادا میکرد وصاحب به حق را چشم به راه نمیگذاشت،عذرهای نابجا نمی آورد واعتبار خود را در بین عموم از دست نمیداد ،پس بر شما باد روی آوردن به اینگونه از ارزشهای اخلاقی، وبا یکدیگر در کسب آنها رقابت کنید.و بدانید که به دست آوردن همه آن ارزش های اخلاقی بهتر از رها کردن آن است. تا خداوند هم در همه حال یاورتان باشد.  (نهج البلاغه)

عید بر تمام مسلمین جهان مبارکباد.

                http://blog.360.yahoo.com/blog-9XLH8RsrdK4jhzAedL6GzhRMpdA2s8l718j5RFr.2OzH


آنچه مردان در باره همسرشان نمی دانند

اغلب مردان سعی دارند رابطه عاطفی خوبی با همسرشان داشته باشند وهمانگونه که همسرشان انتظار دارد رفتار کنند وحرفهائی بزنند که فکر میکنند همسرشان از شنیدن آنها خوشحال میشود.با این حال ،متأسفانه بعضیها با تمام سعی وکوششی که میکنند،نتیجه مطلوبی نمیگیرند وتوجه فوق العاده کمی از همسرشان می بینند.زیرا در مواردی،رفتار اینگونه مردان بدون آنکه خود متوجه باشند،موجب آزردگی همسرشان میشوند.اگر فهرستی از دلخوریهائی را که مردان بطور منظم واز روی غفلت برای همسرشان بوجود می آورند دنبال کنیم متوجه خواهیم شد تمام آن رفتارهااگر چه در ظاهر زن پسند است اما در حد افراطی ،آزاردهنده وکاملا نا آگاهانه است با خواندن سریع این فهرست هر مردی خواهد فهمید که باید منظور دقیق خود را از آنچه انجام می دهد ،یا نمیدهد به همسرش منتقل سازد تا همیشه مورد محبت همسر خود باقی بماند.

. ارتباط تلفنی تان را محدود کنید: رفتاری که به شدت یک زن را آزار میدهد ،این نکته را در نظر بگیرند که هرگز به همسرشان در ساعات تراکم کاری تلفن نزنند.

.. احساساتی وشکننده نباشید:اغلب مردان شنیده اند که زنان ،مردان احساساتی را دوست دارند بجای این افکار بهتر است مردان برای رفع نیازهای همسرشان حساس باشند وهمیشه به او اجازه بدهند تا نظرات واحساساتش را بیان کند وضمنأ تصمیمات او را مهم قلمدادکنند.

...بی موقع ابراز علاقه نکنید:در میان جمع بیشتر به همسر خود احترام بگذارند تا اینکه اشعار عاشقانه برایش بخوانند یا لحظه ای از او جدا نشوند وبیشتر لحظات به او خیره شوند.

.... کودکانه صحبت نکنید:مردان برای اینکه بامزه جلوه کنند با لحن کودکانه حرف می زنند واین رفتار همیشه نتیجه عکس دارد.مرد دلیلی قوی دارد که همسرش از حرف زدن به آن شکل لذت می برد.

.....خودتان باشید:یک زن همیشه دوست دارد شوهرش همراه او باشد نه مردی ضعیف وبی اراده که از گفتن ((نه))ناتوان است. زیرا چنین مردی مطلوب هیچ زنی نیست. بجای آن بهتر است که مرد دارای اعتماد به نفس باشد ونشان دهد که قادر است تصمیم بگیرد بهمراه زن به صفا وگرمی زندگی رونق بخشد.

......در ارتباط با اقوام عجول نباشید:

....... در آراستگی تعادل را رعایت کنید

........ راه ورود به قلب همسرتان را بشناسید

.........پر حرفی هم نکنید